Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4725 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
PSU
U
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
GND
U
مدار الکتریکی متصل به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر
ground
U
اتصال مدار الکتریکی به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر.
polarities
U
بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
polarity
U
بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
impedance
U
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
positive
U
اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
volt
U
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
volts
U
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
ohm's law
U
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
inputted
U
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input
U
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
voltaism
U
ولتاژ الکتریکی
voltage source
U
منبع فشار الکتریکی
mechanical energy reservoir
U
منبع انرژی الکتریکی
powers
U
توقف منبع تغذیه الکتریکی
aircraft battery
U
منبع الکتریکی برای هواپیما
powered
U
توقف منبع تغذیه الکتریکی
powering
U
توقف منبع تغذیه الکتریکی
power
U
توقف منبع تغذیه الکتریکی
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
positive
U
ولتاژ الکتریکی بزرگتر از صفر
powered
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
power
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powers
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powering
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
forward current
U
جریان ولتاژ مستقیم
direct arc furnace
U
کوره قوس الکتریکی مستقیم
electric circuit
U
مدار الکتریکی
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
powering
U
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
powered
U
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
power
U
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
powers
U
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
strobe
U
پاس مدار الکتریکی
a dedicated wiring circuit
U
یک مدار الکتریکی اختصاصی
electrostatic
U
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
circuits
U
جریان الکتریکی
circuit
U
جریان الکتریکی
electrical circuit
U
مدار الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
powers
U
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
power
U
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powering
U
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powered
U
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
electric arc current
U
جریان قوس الکتریکی
electric current intensity
U
شدت جریان الکتریکی
intensity of current
U
شدت جریان الکتریکی
three pin plug
U
ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
to shuntan electric current
U
یک جریان الکتریکی رامنحرف ساختن
conducting
U
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
transformator
U
الت تبدیل شکل جریان الکتریکی
conducted
U
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conduct
U
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
conducts
U
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده
balances
U
مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد.
balance
U
مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد.
batteries
U
وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
mas
U
اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
milliampere
U
اندازه جریان الکتریکی معادل یک هزارم آمپر
ma
U
اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر
battery
U
وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
power
U
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powers
U
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powered
U
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powering
U
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
currents
U
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
commutation
U
تغییر جهت پی در پی جریان در سیم پیچهای دستگاههای الکتریکی
current
U
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
inductor
U
قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
circuits
U
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuit
U
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
inducing
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce
U
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
fused
U
وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
fuse
U
وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
Energy Star
U
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
edges
U
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edge
U
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
glitches
U
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitch
U
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
alternating current
U
جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
board
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded
U
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
coulomb's law
U
نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
cyclotron
U
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
adapter
U
در کامپیوتر که حاوی دستورات نرم افزاری مبدل به سیگنالهای الکتریکی است تا گرافیک را در صفحه تصویر متصل به آن نشان دهد
terminator
U
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
continuity light
U
وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد
electromagnet
U
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
output voltage
U
ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
voltage swing
U
نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
contact
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
U
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
electrical and otherwise
U
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
electrodynamics
U
شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
ups
U
منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
scanners
U
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner
U
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
flashes
U
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flash
U
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flashed
U
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
gas electric generating set
U
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
voltage source
U
منبع ولتاژ
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
forward voltage
U
ولتاژ مستقیم
circuit voltage
U
ولتاژ مدار
electric
U
الکتریکی
electrical
U
الکتریکی
electrotechnical
U
الکتریکی
electrical bounding
U
اتصال الکتریکی
electric traction
U
قوه الکتریکی
electric force
U
نیروی الکتریکی
electrical conductivity
U
رسانندگی الکتریکی
electric unit
U
واحدهای الکتریکی
electric traction
U
کشش الکتریکی
electric field
U
میدان الکتریکی
electrical degree
U
درجه الکتریکی
electric tension
U
فشار الکتریکی
electric heater
U
گرم کن الکتریکی
magic eye
U
چشم الکتریکی
electric eye
U
چشم الکتریکی
isolates
U
به صورت الکتریکی
electrical conductivity
U
هدایت الکتریکی
electric filter
U
صافی الکتریکی
images
U
تصویر الکتریکی
electrical analogue
U
مشابهات الکتریکی
electrical angle
U
زاویه الکتریکی
electric flux
U
شار الکتریکی
image
U
تصویر الکتریکی
electrical breeze
U
وزش الکتریکی
static breeze
U
وزش الکتریکی
electric wind
U
باد الکتریکی
electric welding
U
جوشکاری الکتریکی
electrical conductance
U
رسانایی الکتریکی
electrical conduction
U
رسانش الکتریکی
electric wave
U
موج الکتریکی
electrical insulator
U
عایق الکتریکی
gyro compass
U
قطبنمای الکتریکی
electrifies
U
الکتریکی کردن
electrified
U
الکتریکی کردن
electropathy
U
مداوای الکتریکی
electron bombbardment
U
بمباران الکتریکی
electromotor
U
موتور الکتریکی
electromotor
U
محرک الکتریکی
conduction
U
رسانایی الکتریکی
isolating
U
به صورت الکتریکی
electromigration
U
مهاجرت الکتریکی
engine
U
موتورغیر الکتریکی
electromagnet
U
اهنربای الکتریکی
electrovalence
U
فرفیت الکتریکی
electrovalency
U
فرفیت الکتریکی
electrify
U
الکتریکی کردن
gold contacts
U
اتصالات الکتریکی
gasoline electric
U
بنزین الکتریکی
tachogenerator
U
دورسنج الکتریکی
circuits
U
اتصال الکتریکی
galvano cautery
U
داغ الکتریکی
flash fuze
U
چاشنی الکتریکی
circuit
U
اتصال الکتریکی
electrical
U
سیستم الکتریکی
flux
U
فلوی الکتریکی
electroplating
U
ابکاری الکتریکی
electrifying
U
الکتریکی کردن
isolate
U
به صورت الکتریکی
electrolytic iron
U
اهن الکتریکی
electrolytic capacitor
U
خازن الکتریکی
resistor
U
مقاومت الکتریکی
resistors
U
مقاومت الکتریکی
hot seat
U
صندلی الکتریکی
charges
U
بار الکتریکی
charge
U
بار الکتریکی
electric shocks
U
شوک الکتریکی
specific conductance
U
رسانندگی الکتریکی
spark erossion
U
فرسایش الکتریکی
discharge
U
تخلیه الکتریکی
electro erosion
U
فرسایش الکتریکی
electrise
U
الکتریکی کردن
electrical transcription
U
ضبط الکتریکی
electrical schematic
U
نمودار الکتریکی
electrical resistivity
U
مقاومت الکتریکی
electrical prospecting
U
کاوش الکتریکی
Recent search history
Forum search
1
Potential
1
سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
1
سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمیگردد یا فقط به piping
2
این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
1
The motherboard is also often referred to as the main board.
1
afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1
cartridge
1
جداسازی سلولهایسرطانیگردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1
it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
1
A simple approach is to project forward each calculated voltage in the direction of its trend.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com